ده – پانزده روز می شد که حمید و مرتضی یاغچیان شهید شده بودند . آقا مهدی آمد ، بهم گفت : واسه شهادت
این بچه ها نمی تونستی یه پارچه بزنی ؟
گفتم : خیلی وقته بچه های تبلیغات پلاکارد آماده کردن ، ولی با خودمون گفتیم شاید صلاح نباشه بزنیم.بچه ها اگر ببینند روحیه شون خراب میشه.
یه جوری که انگار ناراحت شده باشه نگام کرد و گفت : یعنی میگی این بچه ها از شهادت می ترسن ؟
مگه این راهی که دارن میرن غیر شهادت جایی دیگه هم میره ؟
وقتی شهادت و تذکر بدیم همه مون روحیه می گیریم.
خدایا مرا پاکیزه بپذیر
یا مهدی (عج)
سلام زهراجون
لینک شدی
سلام عزیزم خوبی . متشکرم.
سلام خدا قوت
سلام متشکرم. .همین بود نظرتون. دستتون طلا
سلام عزیز آبجی...مرسی که بیادم بودی...
با افتخار لینک شدی.
سلام عزیزم . قربونت . اجرت با شهدا
سلام عزیز
خسته نباشی.
از راه شهادت به خدا راهی نیست...
اگر دوست داشتی مارو لینک کنید: شهید همت و شهید خرازی و یادتون باشه نظر بدید ( تقوی)
التماس دعای فرج و شهادت
http://h-kharrazi.blogsky.com/
http://e-hemmat.blogsky.com
سلام خاونمی . قربونت .
افتخاره بزرگیه .من نوکر تمام شهدا و دوستای شهدا هستم.
چشششششششم. لینک شدین